بهاء که بود؟
میرزا حسینعلی نوری (بهاء الله) در سال 1233 قمری در تهران به دنیا آمد. پدرش ( میرزا عباس ) به کار منشی گری و حسابداری و معلمی در خانه شاهزادگان و اشراف روزگار اشتغال داشت و حسینعلی خواندن و نوشتن را نزد پدر آموخت. البته او بعد ها ادعای ( امی ) بودن کرد که با تکذیبات متعدد از جمله عزیه خانم نوری خ.اهر وی مواجه شد .
با پیداش “علی محمد شیرازی” (باب)، میرزا حسینعلی با پیروی از فرقه بابی گری کم کم از سران مهم فرقه “بابیه” می شود. وی در افتضاحات “بدشت” واقع در حوالی شمال شرقی کشور که در آنجا هواداران و پیروان “باب” نسخ دین مبین اسلام را اعلام کردند، حضوری فعال داشت. در این روز طاهره قزوینی (قره العین) ضمن کشف حجاب با چند تن از مردان پیرو باب رفتاری منافی اخلاق داشت و چون خبر اعمال زشت و غیر اخلاقی و پرده دری های آنان به محمد شاه قاجار رسید فرمان قتل او را صادر کرد. اما با مرگ محمدشاه این فرمان اجرا نشد و میرزا حسینعلی با حمایت مأموران سفارت روسیه به تهران بازگشت.
پس از آغاز پادشاهی (ناصرالدین شاه)، میرزا تقی خان امیر کبیر که از نقش میرزا حسینعلی نوری در تحرکات و بلوای بابیان خبر داشت ، اورا به عراق تبعید کرد میرزا حسینعلی نوری پس از عزل و قتل ناجوانمردانه امیرکبیر ، که بهائیان آن را انتقام الهی می نامند، در ایام صدارت میرزا آقاخان نوری به ایران بازگشت و در رأس یک گروه، برنامه ای را برای ترور (ناصرالدین شاه) طراحی کرد.
میرزا حسینعلی (بهاءالله) پس از طراحی برنامه ترور شاه، برای این که از مظان اتهام دور باشد، قبل از اجرای این طرح به خانه ییلاقی میرزا آقاخان نوری صدر اعظم وقت و جانشین امیر کبیر میرود و منتظر نتیجه اقدام همفکران و بابی های مامور ترور می ماند. چون خبر شکست این طوطئه و بازداشت بابی ها به او می رسد، به سرعت خود را به سفارت روسیه در “زر گنده” می رساند. ناصرالدین شاه از حادثه ترور سخت به خشم آمده بود، اما به این سبب که وی با مساعدت و موافقت دولت روسیه به سلطنت رسیده بود و توان مقابله با قدرت استعماری روسیه تزاری را نداشت و میرزا حسینعلی نوری نیز به سفارت روسیه پناهنده شده بود سرانجام با این شرط که ” میرزا حسینعلی نوری” (بهاءالله) برای همیشه از ایران تبعید شود، با آزادی او موافقت میکند.
در پی تبعید میرزاحسینعلی به عراق، برادر بزرگترش میرزا یحیی صبح ازل که جانشین باب به شمار میرفت هم با لباس مبدل خود را به عراق رسانده و رهبری بابیان تبعیدی را به عهده گرفت و کم کم اجتماعی از بابیان در خاک عراق ایجاد میگردد که مهمترین هدفشان اذیت و آزار شیعیان بود. رفتارهای زشت و آزارگری ننگ آفرینی بابیان در عراق در این دوره حتی برای رهبران بهایی نیز قابل چشم پوشی نبود، به طوری که شوقی افندی می نویسد:
« در عراق شیوه بابیان این بود که شبها به دزدیدن لباس و نقدینه و کفش و کلاه زوار اماکن مقدسه و شمع ها و صحایف و زیارتنامه ها و جام های آب سقاخانه ها بپردازند .
او می افزاید به سبب کینه ای که بابیان از شیعیان داشتند ، در ایام عاشورای حسینی در کربلا جشن و پایکوبی راه می انداختند که این سنت بی شرمانه از قره العین به یادگار مانده بود . رفتار ددمنشانه و دور از انصاف بابیها با مسلمین اندک اندک بالا میگیرد تا جائیکه به زد و خورد می انجامد.
سرانجام رفتار غیر انسانی بابیها موجب می شود تا در سال 280 قمری دولت عثمانی آنان را به استانبول تبعید نماید. چند روز قبل از این سفر، میرزاحسین علی داعیه خویش را آشکار ساخت و ادعای “من یظهره اللهی” می کند و می گوید: « آن کس که منتظر او هستید، من هستم » و به این ترتیب ادعای نبوت و مظهریت کرد و با این ادعا بین بابیها ایجاد اختلاف می کند. تا جائی که در شهر ادرنه بین دو برادر جنگ و جدل به راه افتاد و از همین جا عده ای او را پذیرفته و برخی دیگر برادر کوچکتر را انتخاب نمودند و ازلی نام گرفتند و عده ای گرد میرزا اسدالله دیانب رفتند و دیانی شهرت گرفتند. عده ای هم دامن رؤسا و سرکردگان بابی گری را رها کرده تنها کتاب “بیان” را محترم شمردند که به ” بیانی ها” معروف گردیدند.
پس از این که کار درگیری و اختلاف بابیان به کشت و کشتار رسید، زعمای کشور عثمانی تصمیم به جدایی آنان گرفتند و ” میرزا یحیی صبح ازل” را به جزیره قبرس و ” میرزا حسینعلی” بهاءالله و هوادارانش را به ” قلعه عکا” در خاک فلسطین تبعید کردند.
میرزا حسینعلی ” بهاءالله ” پس از رسیدن به عکا به صورت کامل و علنی دست از ادعای نایب ناب بودن برداشت و رسما خود را پیامبر نامید و فرقه “بهائیت” را بنیان گذاشت که فورا از جانب دولت روسیه به رسمیت شناخته شد. دولت استعماری روسیه پس از به رسمیت شناختن فرقه ضاله بهائیت به عنوان یک دین، همه گونه امکانات در اختیار آنها گذاشت. این دولت در نخستین اقدام مرزهای خود را به روی بهائیان گشود و اولین معبد این فرقه را مشرق الاذکار در شهر عشق آباد ایجاد کرد.
ادامه دارد…..
منبع پایگاه جامع فرق و ادیان،